ستارهای تابناک در کهکشان هنر اصفهان
تاریخ انتشار: ۲۴ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۸۴۲۸۷۹
بیستوپنجساله بود که به هنگام تهیه روغن کمان برای قلمدان دستش سوخت و دچار لرزش دست شد. در کوچه و خیابان، دستش را به پایین کتش میگرفت یا دست چپ را روی آن میگذاشت که نلرزد ولی به هنگام کار تمرکز میکرد و دستش هیچ لرزشی نداشت. شگفتا که آثار خود را با همین دست لرزان، قلمی کرد.
به گزارش ایمنا، هنرمندی که از طرف ملکه انگلستان و رؤسای جمهور آمریکا و چین موردتقدیر قرارگرفته و نمایشگاه بینالمللی بروکسل به او مدال طلا داده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چرچیل نخستوزیر سابق انگلستان، روزولت رئیسجمهور وقت آمریکا، چیانک کای شک رئیسجمهور چین و عدهای دیگر از شخصیتهای بزرگ بینالمللی مقام هنری استاد حاج مصورالملکی را کتباً ستودهاند. استاد حاج مصورالملکی فرزند محمدحسن نقاش؛ پدربزرگش زینالعابدین نقاش و جدش محمد کریم نقاش بودهاند.
حسین مصورالملکی در تاریخ ۱۲۶۸ شمسی در شهر اصفهان متولد شد و در سن ۱۳ سالگی بود که پدرش درگذشت و در شرایط بسیار مشکلی مسئولیت کارگاه پدر را به عهده گرفت تا بتواند معاش مادر و سه خواهر کوچکتر خود را اداره کند.
حسین در دوره حیات پدر و در خلال تحصیل، بعضی رموز هنر قلمدان سازی را نزد پدرش فرا گرفته بود اما این اطلاعات به درجهای نبود که بتواند کارهای جاری کارگاه پدر را ادامه دهد.
لذا شاگردان با سابقه پدرش کمک خواست و با یاری آنها مدت کوتاهی سفارشات کارگاه را انجام داد، طولی نکشید که کلیه رموز قلمدان سازی را آموخت و مقواسازی قلمدان و نقاشی آنها را به تنهایی به عهده گرفت.
استاد از دوران جوانی خود چنین حکایت میکند: «در آن زمان دو نوع قلمدان ساخته میشد، که یک نوع از آنها کوچک بود که هر یکصد عدد آن را فقط یک تومان دستمزد میگرفتم و نوع دیگر قلمدان بزرگ بود که هر صد عدد دو تومان اجرت داشت. باید توجه داشت که این دستمزد در مقابل تمام کارهای قلمدان، یعنی مقوا سازی، زمینه سازی، نقاشی، طلاکاری و روغن کاری بوده و با این قبیل دستمزدها زندگی یک خانواده پنج نفری را اداره مینمودم. باید توجه داشت که تازه این دستمزدها را هم یک جا نمیپرداختند، بلکه بطور نسیه و قسطی دریافت می گردید»
در این هنگام انقلاب مشروطیت ایران آغاز گردید و در نتیجه برای مدتی کار استاد مصور الملکی پیشرفت چندانی نداشت. اما با آنکه در نهایت عسرت و پریشانی به زندگی خود و عائله پنج نفری ادامه میداد هرگز از عزت نفس دست برنمیداشت و به هیچ یک از اقوام و آشنایان ابراز درد نمیکرد. پس از استقرار مشروطیت نیز به تدریج هنر قلمدان سازی منسوخ گشت و استاد برای امرار معاش به نقاشی روی پارچه قلمکار پرداخت. با پیشرفت در نقاشی و شبیه سازی شهرت و معروفیت وی آغاز شد.
در ابتدای حکومت پهلوی اول، استاد مصورالملکی دوره سختی و پریشانی را پشت سر گذاشته و در سن ۳۸ سالگی بود که هنر مینیاتور و شبیه سازی و هنر روغن و آبرنگ و تذهیب و نقشه کشی قالی و کاشی را بدون کسب تعلیم از دیگران، در نهایت قدرت و کمال انجام میداد.
در این ایام مصورالملکی بیست نفر شاگرد در آتیله خود داشت و آثار بی شماری در کلیه رشتههای هنر ملی تهیه مینمود که اکثراً به خارج کشور میرفت و شهرت او را از مرزهای ایران به دورترین نقاط جهان میرسانید.
در این سنین بود که سفری به فرانسه رفت و در پاریس مدت شش ماه برای عتیقه فروشان و ایرانشناسان کار کرد و در مراجعت به ایران چون مصادف با سال حج بود به مکه رفت و سپس به ایران بازگشت و مجدد در کارگاه خود به تکمیل و ایجاد آثار هنری پرداخت.
حاج مصور الملکی در سن ۴۰ سالگی ازدواج کرد و ثمره آن سه دختر و یک پسر بود. مصور الملکی در سال ۱۹۵۸ در نمایشگاه بینالمللی بروکسل شرکت جست و به تابلوی تخت جمشید وی، مدال درجه اول طلا تعلق گرفت.
«حاج مصور الملکی» معتقد بود: «مینیاتور ایران انگار پیر شده است. خون او را بریزید و خون جوان به او بدهید. خواهید دید که دوباره جان میگیرد. تقلید، قاتل هنر است. هنر به اقتضای زمان و شرایط خویش سنت شکن و سنت گذار باشد. به این معنی که پا به پای زمان پیش برود، قالبها و سنتهای قدیمی را که مانع این پیشروی هستند دور بریزد و قالبها و ارزشهای جدیدی را که باعث رشد و تعالی او هستند پیدا کند.
مینیاتوریست ایرانی یکی دو قرن است که با تعصب زیاد و ابتکار و قدرت کم از استادان گذشته تقلید میکند. وی به جای آنکه سنتها و ارزشهای گرانب ها مینیاتور گذشته ایران را برای یافتن ظرفیتهای تازه و راهگشاییهای ضروری بکار بگیرد، راه را بر ذوق و تخیل و خلاقیت خود بسته و از روی آثار اصیل قدیمی سیاه مشق میکند».
دریافت دکترای افتخاری در سال ۱۳۴۹وی در سن ۳۸ سالگی در مینیاتور، شبیه سازی، رنگ و روغن، آبرنگ، تذهیب، پرتره، تشعیر، نقاشی بر روی آب و نقشه کاشی، طبع آزموده بود. راز توفیق او در این رشتهها را باید توجه به طراحی به عنوان پایه هنرها دانست. او در روز بیستم اردیبهشت ۱۳۴۹ دکترای افتخاری خود را دریافت کرد.
بیستوپنجساله بود که به هنگام تهیه روغن کمان برای قلمدان دستش سوخت و دچار لرزش دست شد. در کوچه و خیابان، دستش را به پایین کتش میگرفت یا دست چپ را روی آن میگذاشت که نلرزد ولی به هنگام کار تمرکز میکرد و دستش هیچ لرزشی نداشت.
شگفتا که آثار خود را با همین دست لرزان، قلمی کرد. قلم را در میان دو انگشت میگرفت و دو انگشت را نیز بر صفحه کاغذ تکیه میداد. گزارش هم روزگاران، حکایت از قلمگیری بسیار سریع او دارد؛ آشنایان با هنر نگارگری نیز با نگاه به آثار او به روشنی درمییابند که وی برای جلوگیری از لرزش دست خود به هنگام کار، از حرکات سریع و قلمگیری در یک مرحله بهره برده و اثر خود را با خطوط تند و تیز آفریده است و از همین رو آثارش حس و حال بسیار بالایی دارد. در آثار او اصلاحی در کار نیست.
پس از این در سال ۱۳۴۶ شمسی سکته ناقص مغزی، دست راستش را به کلی از کار انداخت. پنجههای خشکیدهاش تنها میتوانست گرد و خاک را از روی تابلوها پاک کند: "بَرد چون رشک بر آن کلک سحّار؛ مصور را بیفتد پنجه از کار".
از مهمترین شاگردان وی میتوان به یرواند نهاپطیان، یسایی شاجانیان، علی اصغر صانعی پور، علی سجادی، اسدالله زندیان، هوشنگ جزیزاده، محمد امامی، زینت السادات امامی، شکرالله صنیع زاده، مرتضی نعمت اللهی، مهدی شریفیان، علی خوشنویس زاده، عباس کرباسیون، محمدتقی ذوفن، روحانی و علی محمودیان اشاره داشت. او شاگرد ژاپنی و آمریکایی هم پرورش داد.
تدریس در هنرستان هنرهای زیبا اصفهانتدریس وی در هنرستان هنرهای زیبای اصفهان هفتهای سه روز بود. وی بیش از معلم بودن، هنرمند خلاق و با شخصیت بود. در کارش استاد بود اما تعلیم دهنده خوبی به شمار نمیرفت. درنتیجه آثارش به خُوبی انتشار نیافت.
پایه گذاری انجمن مکتب صائبحاج مصور گاه اشعاری میسرود و در انجمن ادبی شیدا، دانشکده، اصفهان و سعدی حاضر میشد. وی در سال ۱۳۴۵ به همراه جمعی دیگر انجمن مکتب صائب را پایه گذاری کرد.
شعرهایی نیز برای تابلوهای خود میسرود و آنها را در اطراف آثارش مینگاشت. هرچند نمیتوان وی را شاعری حرفهای درشمار آورد؛ اما از هنر شاعری او به سادگی نمیتوان گذشت. طبعی روان داشت و اشعاری صیقل خورده داشت. بعدها فرزندش «دیوان اشعار» وی را گردآوری کرد.
خانه حاج مصور به ثبت آثار ملی رسیدحاج مصور به سال ۱۳۲۰ شمسی خانهای بازمانده از اواخر دوره زند و اوایل قاجار را در منطقه یک اصفهان، کوی محله نو، بن بست زاهدی خریداری کرد. این خانه از آن پس به نام حاج مصور شناخته شد و به ثبت آثار ملی رسید.
پس از دو دالان عمود بر هم به گوشه حیاط میرسیم که باغچهها و حوض در آن قرار دارند. دو بخش اصلی خانه در دو طبقه، از حیاط قابل دسترسی است. یک پنج دری و یک سه دری. حوض خانه، حوضی هشت گوش دارد و نورگیرهایی که از بیرون خانه هم دیده میشود و در واقع نماد خانه به شمار میرود.
خانه به شیوه معماران دوره صفوی است؛ اما مصورالملک پس از چند شکست و نشست در خانه، تغییراتی در آن ایجاد کرد که به شیوه معماران دوره قاجار میماند. مهمترین این تغییرات، نیم دایره تاج مانند بر پیشانی بالای ارسی بزرگ است.
وی فی البداهه کار میکرد و کمتر چیزی را برای خود نگاه میداشت. جهانگردانی برای خرید آثارش به منزل آمدند. چون جست وجو کردند چیزی نیافتند. استاد به آنها گفت که همه تابلوهایم به فروش رفته است. گردشگران خارجی ناراحت شدند. حاج مصور قلم برگرفت و اثری زیبا آفرید که آنها دست خالی بیرون نروند.
در دوران پهلوی اول، نقّاشی قاجار برافتاد و نقّاشان به سبک صفویه بازگشتند. جهانگردان به شیوه صفوی علاقه نشان دادند و اینگونه، نگارگری احیا شد و با هنر غربی هم درآمیخت. چون نقاشان به ذوق جهانگردان اروپایی توجّه داشتند، سایه روشن، نورپردازی، انعکاس، بُعد و مناظر و مرایا را وارد این هنر کردند.
حاج مصور به هویت نگارگری ایرانی زندگی دوباره بخشید
حاج مصور در این نهضت، سهمی بزرگ داشت. وی هنگامی که میدان نقش جهان را تصویر میکرد، مجبور شد دوری و نزدیکی آدمها و محلها را نشان بدهد. به این ترتیب، برای نخستین بار پرسپکتیو را به صورت علمی وارد مینیاتور کرد و با احیای شخصیت و هویت نگارگری ایرانی به آن زندگی دوباره بخشید.
در مرحله بعدی، سایه روشن را بدون رنگ آمیزی وارد مینیاتور کرد.
به آناتومی پایبند بود و در مینیاتور، استخوان بندی و اندازههای طبیعی انسان یا حیوان را در نظر میگرفت و رعایت میکرد.
وی آثار نقاشان قدیم شرق و غرب را مشاهده کرد؛ اما استاد اصلی اش طبیعت بود. بر این عقیده بود که باید از روی طبیعت ساخت، هنرمند خلّاق، باید بنابر قانون طبیعت و خلقت، آفرینش تازه ای عرضه کند.
نگاه حاج مصور در تابلوها از بالا است، او نقاشی است که خود درگیر جنگ و بازی و عشق نمیشود. در وی تخت جمشید را از میان آتش اسکندر بیرون میکشد و خود از روی کوه رحمت بر آن مینگرد. درباره جنگ نادر سرودهای دارد که برای نوع نگاه او به آفریدههایش پرفایده است:
«سپاهی ز اندیشه کردم روان؛ سوی نادر و جنگ هندوستان؛ به پیری سر من سر جنگ داشت؛ جوان بود و بر جنگ آهنگ داشت؛ من از کلک چون خنجر آبدار؛ بر این صفحه کردم بسی کارزار؛ ز تیغ قلم بس سرانداختم؛ لان را به یکدیگر انداختم؛ ز شمشیر اندیشه از پشت زین؛ دلیران فکندم به روی زمین؛ ز پیکان کلک اندر این رزمگاه؛ دریدم بسی سینه این سپاه»
او این سه واژه را پایه مینیاتور میدانست: "مخلوقات، مصنوعات و تخیلات"
حاج مصور از عرفان و فلسفه شرق بهره بسیار داشت و آگاهیهای وی در این زمینه از مقالهای که به سال ۱۳۳۶ شمسی درباره مینیاتور در شماره سوم مجله «نقش و نگار» نوشته به خوبی روشن میشود.
تنوع شیوه و موضوع در میان آثارش به خوبی نشان دهنده پرکاری و تازه جویی اوست. شماری از آثار او را میتوان ارائه موضوع نو با قالبهای قدیم دانست.
وی بیش از دیگر نقاشان به تصویرکردن زندگی مردم عادی از صنعتگر و پیشه ور تا کاسب و دهقان اهمیت میداد.
مهمترین آثار حاج مصوراز مهمترین آثار استاد میتوان به این نمونهها اشاره کرد:
تابلوی تخت جمشید در روز سلام عید
نوروز که در نمایشگاه لندن به نمایش درآمد و نخستین تجربه او در عرصه جهانی بود. داریوش بزرگ از ارتش سان میبیند و ملتهای گوناگون با هدیههایشان به تخت جمشید آمدهاند. حاج مصور به همراه شاگردان خود و ریچاردز به دیدار ویرانههای تخت جمشید رفت و بر پایه پژوهشهای هرتسفلد توانست این بنای باستانی را در طول چهار سال بازسازی کند. نقش چهار هزار نفر در این تابلو دیده میشود. او این اثر خود را باارزشمندترین کار خود میدانست.
عمارت عالی قاپو در دوره صفوی که شاه عباس و درباریان بر ایوان بزرگ برنشستهاند و چوگان بازی را تماشا میکنند؛ این تابلو به خواهش همسر لرد لویی مونت باتن دریادار انگلیسی آفریده شد و در بمباران آلمانها در کنار رود سن نابود شد البته حاج مصور چند تابلوی دیگر با موضوع چوگان دارد؛ دو رنگ و روغن، یک رنگ و روغن روی عاج و یکی به شیوه مینیاتور.
مسابقه اسب دوانی در میدان نقش جهان اصفهان. خود حاج مصورالملک نیز با لباس صفوی در میان جمعیت دیده میشود که تابلوی مینیاتوری را به فرد انگلیسی که سفارش دهنده این تابلو است میفروشد.
پرش از روی مانع.
تابلوی نبرد نادرشاه و فتح هندوستان در سال ۱۳۳۰ که با استفاده از مفاهیم عرفانی درباره پوچی جنگ به شیوه آبرنگ اواخر عهد قاجار به همراه اشعاری از خود حاج مصور.
تابلوی مینیاتور جنگ جهانی دوم که در سمت چپ، روزولت، استالین و چرچیل سوار بر اسبهای آذربایجانی بر هیتلر، موسولینی و هیروهیتو نخستوزیر ژاپن در سمت راست سوارند.
تابلوی لیلی به شیوه آب مرکب. همراه با شعری از خود حاج مصور. تجلی لیلی در درخت، رودخانه، تپه، سنگ و ابر که یکی از عوامل ساواک آن را به انگلستان برد.
تابلوی مینیاتور شیخ صنعان و دختر ترسا، موزه هنرهای ملی تهران. بر پایه این بیت: «شیخ صنعان عشق چون در دلش مأوی گرفت؛ داد دین و می ز دست دختر ترسا گرفت»، دیر ترسایان که از دور نمایانده میشود بر زیبایی تابلو میافزاید.
تابلوی رنگ و روغن از چهره آخوند گزی.
تابلوی چگونگی نگارش «گلستان سعدی.
تابلوی قلم گیری از صائب از روی طرح اصلی چهره صائب در هندوستان که با خط استاد حبیب الله فضایلی به پاس تلاشهای فضل الله اعتمادی (برنا) برای آزادسازی مقبره صائب به برنا هدیه شد.
تابلوی مسجد خیالی به سفارش پروفسور پوپ برای کویین ماری ملکه انگلستان با آبرنگ به شیوه کمال الدین بهزاد.
تابلوی صلح حیوانات به شیوه آبرنگ که آخرین کار استاد است. حیوانات در کنار یکدیگر به آرامی زندگی میکنند و از غذای خود به یکدیگر میدهند.
از روی طرحهای حاج مصور، شمار قابل توجهی نقشه برای فرشهای ظریف فراهم آمد و بافته شد. وی ابتدا بر کاغذ سفید میکشید، سپس به دست نقشه کشان، شطرنجی میشد. شماری از اینها برای کارگاه محمدصادق صیرفیان و حسن حکمت نژاد انجام شد.
قالی راز به اهتمام رضا حکمت نژاد بر پایه طرح حاجی بافته شد.
شهرت آثار حاج مصور در جهانآثار حاج مصور امروزه مرزهای ایران را درنوردیده و زینت بخش مجموعههای خصوصی و عمومی جهان شده است. همچنین طرحهای اجرا نشدهای از او برجای مانده است.
شماری از آثار استاد، زینت افزای دیوارهای خانه پسرش است. آثار شاخص استاد برای نخستین بار به همت خانواده او از چهارم خرداد ۱۳۸۳ به مدت یک ماه در موزه هنرهای تزئینی اصفهان گرد هم آمد.
پیدا است همه آثار هنرمندی به این پرکاری نمیتواند در یک سطح باشد به ویژه که به سفارش کار میپذیرفت و گاه سفارش دهنده شتاب میکرد، هرچند کارهای بازاری نیز تشخّص حاجی را داشت.
درگذشتحاج مصور در تاریخ بیست و چهارم دی ۱۳۵۶ شمسی؛ پنج صفر ۱۳۹۸ قمری در ۸۷ سالگی در اصفهان درگذشت و در تکیه لسان الارض در تخت فولاد اصفهان به خاک سپرد.
بر سنگ مزارش امضای زیبای او که پسرکی است با کلاه نقابی و نیز اشعار سیدرضا بهشتی متخلص به «دریا» به چشم میخورد: «چو دی رفت از جمع ما رفت گفت دریا؛ به تاریخ استاد صنعت مصور».
این سنگ را حسن حجار بر پایه طرح فرزند استاد، حسن مصورالملکی فراهم آورد. ابتدا قرار بود سنگ حالت نیم مجسمه بیاید اما به درازا کشیدن زمان، فرزند استاد را بر آن داشت که به همین سنگ بسنده کند.
کد خبر 633709منبع: ایمنا
کلیدواژه: شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق حاج مصور حاج مصور رنگ و روغن تخت جمشید بر پایه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۴۲۸۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شهید مطهری از معماران انقلاب اسلامی بود
مسئول نمایندگی ولی فقیه در ناحیه بسیج امام حسین (ع) اصفهان گفت: شهید مطهری از معماران انقلاب اسلامی محسوب شده و حساسیت فوق العادهای در برابر حرکات نفوذی در اندیشه اصیل اسلامی داشت.
حجت الاسلام علی نوری در گفتوگو با خبرنگار ایمنا در اصفهان اظهار کرد: اگر فهم سیاسی بالاتر و تحلیل بهتری وجود داشته باشد، انقلابی و ضد انقلابی بهتر از یکدیگر تمایز داده میشوند و هم چنان که در ابتدای انقلاب انواع گروهها و جریانهای چپ و راست وجود داشت و اگر افراد تحلیل خوبی داشتند، جزئیتر وارد مسائل شده و فرق انقلابی و ضد انقلابی را بهتر درک میکردند.
وی با تاکید بر گرامیداشت یاد و خاطره استاد شهید مرتضی مطهری و نقش بارز ایشان در تفکر اسلامی تصریح کرد: شهید مطهری از معماران انقلاب اسلامی محسوب شده و حساسیت فوق العادهای در برابر حرکات نفوذی در اندیشه اصیل اسلامی داشت.
مسئول نمایندگی ولی فقیه در ناحیه بسیج امام حسین (ع) اصفهان خاطرنشان کرد: شهید مطهری به برخورد انفعالی اکتفا نمیکرد بلکه اول دیدگاه جهان بینی اسلامی را بیان و سپس تألیف میکرد.
نوری یکی از خصوصیات شهید مطهری را جدال احسن در مسائل مهم و افکار انحرافی مانند ماتریالیسم عنوان و تاکید کرد: یکی دیگر از ویژگیهای شهید مطهری در نقد اندیشههای مخالف، پرهیز از مطلق گرایی است و این بدین معنا است که نه عینک خوش بینی میزند تا به اعمال دیگران نظر کنند و نه عینک بدبینی به چشم داشتند که دیگران را مقصر بدانند.
وی اضافه کرد: استاد شهید مرتضی مطهری، معلم بزرگی برای دیروز، امروز و فردای کشور است و ایشان متفکری دین شناس بود که در برابر التقاط، نفاق و تهاجم فرهنگی غرب و شرق ایستاد و اسلام ناب و اسلام فقاهتی را ترویج داد.
مسئول نمایندگی ولی فقیه در ناحیه بسیج امام حسین (ع) اصفهان تصریح کرد: ایشان همچنین از دیگر ویژگیهای این متفکر اسلامی را انصاف علمی عنوان کرد و ادامه داد: شهید مطهری در پاسخگویی به شبهات و نقد اندیشهها، روحیه استکباری و بزرگ اندیشی نداشت و بر همین اساس ایام گرامیداشت مقام این استاد شهید تحت عنوان هفته عقیدتی سیاسی در سپاه نام گرفته است.
کد خبر 750079